در این چند روز با مطالعه ای که روی اخبار جاریه مملکت
داشتیم به نتایج حیاتی رسیدیم که بد نیست آنها را با شما هم در میان
بگذاریم. شاید به دردتان بخورد:
Time
matters : یعنی زمان تجاوز مهم است. اگر روزی، شبی، نصفه شبی، به فرض محال
یک عده آدم غلتشن به شما تجاوز کردند زمان و تاریخ و ساعت را خوب به خاطر
داشته باشید. وقتی کار آقایان تمام شد همینطوری عین اجل معلق ندوید
کلانتری محل. اول کمی فکر کنید. فکر کنید در چه روزی هستید؟ این روز چه
سوابق تاریخی دارد؟ ایران در چه وضعیتی است؟ مملکت در چه شرایطی است؟
فکر
کنید ببینید «ما برای اینکه ایران خانه خوبان شود چه خون دلها خورده ایم؟
چه رنجها دیده ایم؟ چه سفرها رفته ایم؟» آیا به صلاح هست؟ آیا امروز روزی
است که شکایت بکنید؟ آیا شما خجالت نمی کشید که به شما تجاوز شده؟ آیا
خودتان مشکلی نداشته اید؟ اگر نتیجه همه اینها یک طوری بود که می شد شکایت
کرد آن وقت بروید شکایت کنید. یک شیشه نوشابه هم ضمیمه کنید. البته ما نمی
دانیم شما این اطلاعاتتان را از کجا می آورید.
Time travel : یعنی
اگر روزی روزگاری باز هم به به فرض محال، شما (که قطعاً یک عده قلیلی
هستید چون همیشه همینطور است) مورد تهاجم قرار گرفتید و یک دل سیر کتک
خوردید و آرواره هایتان آویزان شد، باید بدانید این روز آن روز نیست. یعنی
این روزی که شما کتک خورده اید دقیقاً امروز نیست بلکه شاید چند روز پیش
بوده باشد و شما چون کتک خورده اید گیج هستید فکر می کنید امروز است ولی
در واقع امروز نیست.
به این می گویند سفر در زمان. در یک چنین
شرایطی چون سفر در زمان ممکن نیست و شما فکر می کنید در زمان سفر کرده اید
پس مشخص است که اولاً شما یک عده معدود فریب خورده هستید و در ثانی اصلاً
این موضوع را زیاد پیگیری نکنید. البته ما نمی دانیم شما این اطلاعاتتان
را از کجا می آورید.
حقوق چیز مهمی است: اگر باز هم به فرض محال یک
اتفاقی افتاد و شما یک خطایی کردید که باعث شد بروید یک جایی آب خنک
بخورید، و اگر شانس آوردید و مشمول اتفاقات بند 1 و 2 نشدید آن وقت باید
بدانید که حقوقتان چیست.
مثلاً شما باید پرونده تان را در اسرع
وقت مورد رسیدگی شدن قرار بدهید. باید با خانواده تان ملاقات کنید. باید
خودتان را در اسرع وقت مورد تعیین تکلیف شدن قرار بدهید. باید تحقیق کنید
ببینید جرم تان چیست. اینها را ما هی هر روز می گوییم باز هم می بینیم شما
عمل نمی کنید. البته ما نمی دانیم شما این اطلاعاتتان را از کجا می آورید.
در
پایان: وقتی ما نمی دانیم شما این اطلاعاتتان را کجا می آورید خب نمی
دانیم دیگر. ندانستن که عیب نیست. نپرسیدن مهم است. حالا شما این
اطلاعاتتان را از کجا می آورید؟